سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همه چیز در رابطه با اعسار از مهریه

موضوع عنوان اعسار از پرداخت دین که در قانون مدنی نیز آمده است، برگرفته از حدیث نبوی (المفلس فی امان الله) یعنی کسی که توانایی مالی ندارد و بدهکار است، رها می شود تا اینکه به توانایی مالی برسد و آنگاه دین خود را ادا نماید. بنابراین مهریه که از مصادیق و نمونه هایی از بدهکاری افراد در جامعه است که در روابط زن و شوهر نوعا در هنگام اختلاف ایجاد می شود.

 

 

 

البته مهریه یک نوع طلب مالی زن از شوهر و بدهکاری شوهر به زن است که در مقام مطالبه مهریه توسط زن از شوهر و صدور حکم محکومیت شوهر به خانم در پرداخت آن و ابلاغ و اجراییه به شوهر وی می تواند طبق قانون اجرای احکام مدنی با معرفی دو شاهد دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را بدهد.

 

مرجع قضایی نیز با تشکیل و شنیدن گواهی گواهان و اظهارات طرفین دعوی و احراز نداری و ادعای شوهر معمولا با پیش پرداخت اندک مهریه به زوجه و اقساطی شدن آن موافقت میکند که بستگی به رای دادگاه دارد. در صورتی که اموالی از مرد موجود باشد و منع قانونی نداشته باشد به درخواست زوجه، توسط اجرای احکام مدنی به نفع زوجه توقیف می گردد.

طرح دعوی اعسار مهریه 

 

 

نحوه عملی طرح دعوی اعسار از پرداخت مهریه  در محکمه و سیر مرحله پرونده تا صدور حکم قطعی به شرح زیر می باشد:

 

 

 

اعسار به معنی نداری و عدم توانایی مالی در حال حاضر است و موضوع پرداخت مهریه یکی از انواع طلب  طلبکار در روابط اجتماعی افراد می باشد.

 

 

 

در قانون مدنی نیز عنوان گردیده که در صورت عدم توانایی پرداخت بدهی توسط هر بدهکار به طلبکار و احراز و اثبات آن در دادگاه  رییس دادگاه می تواند با تعیین مهلت و وقت مناسب به بدهکار، گشایش در پرداخت بدهی وی را فراهم آورد.

 

 

 

رویه عملی تشکیل  پرونده در مراجع قضایی بدین صورت است که تا یک ماه  پس از صدور حکم قطعی  قضایی بر محکومیت زوج به پرداخت مهریه به زوجه و ابلاغ آن به زوج  و یا همزمان با طرح دعوی مطالبه مهریه توسط زوجه در دادگاه، علیه همسرش و تشکیل پرونده  و تعیین وقت رسیدگی،  زوج یا همان شوهر نیز می تواند به موازات تشکیل پرونده مطالبه مهریه توسط زوجه، پرونده دعوی را تشکیل دهد.

مفهوم اعسار

ماده تبصره 1. اگر منزل مسکونی محکوم علیه بیش از نیاز وی باشد طوری که به غیر از آن ثروت دیگری نداشته باشد، و مشارالیه نیز تمایلی به فروش آن نداشته باشد، براساس تقاضای محکوم له و با نظارت مراجع قانونی می‌تواند در معرض فروش قرار گیرد و مازاد مبلغ حاصل از فروش منزل می تواند برای عودت دیون محکوم علیه به کار برود، مگر این که استیفای محکوم با روش های ساده‌تری انجام گیرد تا منافع حاصل از فروش منزل به طلبکاران پرداخت شده و دیون وی نیز پرداخت گردد، با این روش محکوم به می‌تواند دیون خود را استیفا نماید و سهم مشاعی خود را به اشخاص ثالث پرداخت نماید.